واژه

واژه

از دهان‌واره‌ای
که شیره‌ی واژه‌ها را می‌مکد
من در سوگواری خود
کالبد واژه‌هایم را
بیرون می‌کشم
تا روح از دست رفته‌اشان را
از نو بیابم
در طوفانی که بنا بود
واژه
پناهی باشد
از معنایی
حالا واژگانم
خود در بی‌پناهی‌شان
خسته‌اند و بی‌جان
در رویای‌ خود
رویایی که در آن سکوت و بهت
تنها سهم من نیست
فریادی برمی‌آورم
در هیبت تمامی واژگان
فریادی
آنچنان عظیم و مقدر
که صور اسرافیل
که پایان دهید نشخوار واژه‌ها را
مصرف واژه‌ها را
فریادی تلنگری
که اینک ببینید
دهان‌ها که گشوده می‌شود
بوی واژگان مرده
از سینه‌‌ها می‌خیزد
که بنا بود واژه پناهی باشد
از معنایی
و مرهمی بر گشوده روحی
در طوفانی که سلول به سلول
در تلاشی تن‌ها پیش می‌رود
و روح را در انزوایی نازا می‌‌ساید

____________________
تابستان ۱۴۰۰

باکلیک روی عکس پایین،می‌تونید فایل صوتی رو دانلود کنید.
موسیقی: Elegy for viola _Peter Cavallo
صدا:من

اشتراک گذاری
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در email
آخرین دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

مطالب مرتبط